اشعار و اس ام اس جدید برای پیشواز محرم + عکس پیشواز محرم
-
اشعار و اس ام اس جدید برای پیشواز محرم + عکس پیشواز محرم
امروز اشعار جدید برای پیشواز محرم را آورده ایم، آرام آرام بـه ماه محرم و صفر نزدیک میشویم و از هم اکنون صدای نواها و عزاها بـه گوش میخورد، هیئت امنا هر محله گرد هم جمع میشوند و برای مراسم و برگزاری سوگواری صحبت میکنند، پرچم ها و بنرهای محرم جلوی مغازه های مربوط دیده می شود و همه بـه استقبال تاسوعا و عاشورای حسینی و ماه محرم میرویم.
مجله پارس ناز فرارسیدن ماه محرم را پیشاپیش بشما تسلیت میگوید.
شعرهای پیشواز محرم
**********
پیراهن محرم مـن را بیاورید
دارد زمان هیات مـن دیر میشود
با روضه حسین نفس تازه می کنم
وقتی هوای شهر نفس گیر می شود
می آیم از کدورت و اشک عزای تـو
سرچشمه طهارت تصویر میشود
مـن دستمال گریه خودرا نشسته ام
چون آب هم بنام تـو تطهیر میشود
اشک تـو تا همیشه جوان میچکد حسین
چشم مـن اسـت این کـه چنین پیر می شود
مـن تازه تشنه می شوم وگریه می کنم
وقتی زگریه چشم همه سیر می شود
ایمان بـه دست معجزه غم بیاورید
پیغمبری کـه باعث تکفیر میشود
این قطره نیست آینه توست یا علی
در اشک مـا حسین تـو تکثیر می شود
**********
**********
بر مشامم میرسد بوی محرم ای خدا
ترسم از این اسـت محرم را نبینم ای خدا
شکر نعمت نعمتم افزون کند حالا بگو
مـن چگونه شکر این غم را نمایم ای خدا
مادرم با شور عشق او یزرگم کرده اسـت
تا کند خرج عزای سفرۀ غم ای خدا
هرچه میخواهی بگیر از مـن بگیر اما مگیر
سوز دل همراه آه و اشک نم نم ای خدا
همچو مجنون در برلیلی اسیرم کرده اسـت
شور زیبای حسین های دمادم ای خدا
تشنه ی آب فراتم روزی ام کن عاقبت
کربلا پایین پای او بمیرم ای خدا
**********
**********
تا می دمد از یاد تـو در شهر نشان ها
درمعرض عطر کلماتند دهان ها
بوی تن تـو با نفس خاک چـه کردست
کامروز پر از بوی بهشتند جوان ها
دیروز چشیدست زمین طعم تـو،امروز
ذرات تـو را تجزیه کرده ست بـه جان ها
ای کاش زمین خون تـو را ترجمه میکرد
تا با گل خورشید می آمیخت دهان ها
از تیغ گرفتند تنت را و سپردن
در آن سوی مقتل بـه کمان ها و گمان ها
ای زنده جاوید همان روز سرت را
از نیزه ربودند وسپردند بـه انها
گفتند فقط از لب و دندان و ندادند
از رد نفسهای شهید تـو نشان ها
ای کاش مسیح نفست ، روح بریزد
در کالبد منجمد مرثیه خوان ها
**********
**********
راه را باز نمایید. محرم آمد
دم بگیرید کـه هنگامۀ ماتم آمد
دست بر سینه نهاده، همه تعظیم کنید
مادری دست بـه پهلو، کمری خم آمد
نوکران، سینهِ زنان، موی کنان، مویه کنید
سر لخت زجنان حضرت خاتم آمد
امشبی راکه شب درد دل با یارست
سفرۀ دل بگشایید محرم آمد
پیرهن مشکی مـا حولۀ احرام عزاست
در حسینۀ ارباب، خدا هم آمد
چشم مـا گریه کنان وصل بـه چشم زهراست
زین سبب سلسلۀ اشک، منظم آمد
بر سیاهی عزا دیدۀ مـا روشن شد
بزم دلداگی یار فراهم آمد
روز محشر کـه همه خلق خدا حیرانند
رتبۀ زائر ارباب مقدم آمد
قدر بال مگسی اشک بشوید دل مـا
قطره ای پاک تر از چشمۀ زمزم آمد
عرضه بر دوست کنم نوکری یک ساله
کـه همه عشق خدا صاحب پرچم آمد
فاطمه منتظر آمدن مـا بوده
لشگر گریه کنان شه عالم آمد
**********
**********
از برکت وجود شـما دم گرفته ایم
اذن عزا و روضه و ماتم گرفته ایم
مـا دخل و خرج و رزق تمامی سال را
از گریه های ماه محرم گرفته ایم
مـا را زآفتاب قیامت هراس نیست
تا سر بـه زیر سایۀ پرچم گرفته ایم
مـا مرده رابه ذکر شـما زنده میکنیم
این معجزه ز سورۀ مریم گرفته ایم
اقرار میکنم کـه ز دربار فیضتان
بی عرضه بوده ایم، اگر کم گرفته ایم
اینروزها کـه روضه خون و عطش بـه پاست
مثل هوای ابری عالم گرفته ایم
راه ورود عمه ی سادات بوده اسـت
سقف ورود هیئت اگرخم گرفته ایم
**********
**********
یا ابا عبدالله
روضه ات حال مرا سامان داد
اشک در روضه تنم را جان داد
چایی مجلس تـو نوشیدم
روح عصیان زده را ایمان داد
هرزمان نام تـو یاد آوردم
قلب بر گریه مرا فرمان داد
سخن وسیره تـو در عالم
خیل حق جوی جهان فرقان داد
خوردن ذره ای از تربت تـو
تن بیمار مرا درمان داد
مهری از تربت پاکت مولا
سجده ام را سبب رجحان داد
یاد زینب،سر ببریده،مرا
دیده ی ابری پر باران داد
یاد حال تـو کتار اکبر
دل ماتم زده راطوفان داد
هر کـه در ماتم تـو گریان شد
اجر جنت بـه عوض یزدان داد
یا حسین بن علی وزهرا
عشق تـو جان بـه تن بی جان داد
**********
**********
یادتان باشد لباس مشکی ام را تا کنید
گوشه ای از قبر مـن این جامه را هم جا کنید
کاش مـن در شام تاسوعا بمیرم تا شـما
خرجیم را نذر خرج ظهر عاشورا کنید
هم کفن دارم و هم قومی کـه دفنم میکنند
پس فقط هنگام دفنم یاد آن آقا کنید
از صدای ناله ها و گریه های مادرم
بیشتر یاد غم صدیقۀ کبری کنید
آه مـن مردم ولی یک کربلا قسمت نشد
پیش مردم مایلم این نکته را حاشا کنید
مرگ مـن آمد ولی آقا نیامد، حیف شد!
فرصت دیدار را شاید شماپیدا کنید
**********
**********
قدری بـه سینه آه برایم بیاورید
پیراهن سیاه برایم بیاورید
اخبار بین راه برایم بیاورید
تربت زقتلگاه برایم بیاورید
دارد حسین میرود انگار کربلا
دارد دل رسول خدا می شود مذاب
می ریزد اشک روضه زچشم ابوتراب
شد نوحه های فاطمه هم نالة رباب
کودک چقدر میخورد از نهر آب،آب
دارد عجیب قصه غمبار ، کربلا
این ناله دمادم زهرای اطهر اسـت
زینب بدان کـه کرب و بلا پر ز لشگر اسـت
تا چند روزبعد ، حسین تـو بی سر اسـت
آنروز روز تاراج خلخال و معجر اسـت
بدتر ز روضه در و دیوار ، کربلا
گریان تست مادر تـو ای حسین مـن
بر نیزه میرود سر تـو ای حسین مـن
گردد اسیر خواهر تـو ای حسین مـن
گردد یتیم دختر تـو ای حسین مـن
تا شام و کوفه همره اغیار ، کربلا
عباس مـن تـو دور و بر کاروان بمان
همراه زینب و کمک بانوان بمان
پشت و پناه لشگر و پیر و جوان بمان
پیش حسین مـن بـه تمام توان بمان
بی تـو نداشت سید و سالار ، کربلا
این قافله بـه سوی شهادت روانه اسـت
شب نامه های مردم کوفه بهانه اسـت
از غربت حسین هزاران نشانه اسـت
در انتظار زینب مـن تازیانه اسـت
زینب کجا و کوچه و بازار ، کربلا
انگار بوی پیرهنی را شنیده اند
اینها حدیث بی کفنی را شنیده اند
این زهر اسبها بدنی را شنیده اند
این نیزه ها لب و دهنی را شنیده اند
رفت از مدینه تیزی مسمار ، کربلا
مادر هنوز پهلوی مـن درد میکند
این زخمهای بازوی مـن درد میکند
جای کبودی روی مـن درد میکند
خوردم زمین و زانوی مـن درد میکند
وای از حدیث سیلی خونبار ، کربلا
روزی کـه وقت آمدن لشگرم رسد
ایام دادخواهی از داورم رسد
مهدی مـن بـه داد دل مضطرم رسد
هم انتقام غنچه گل پرپرم رسد
**********
**********
لباس مشکی مـا رابه دستمان بدهید
بـه مـا حسینیه ی گریه را نشان بدهید
مرا کـه راهی بزم عزای اربابم
برای زود رسیدن کمی توان بدهید
اگر خدای نکرده در آخر خطم
بـه جان اشک سه ساله مرا امان بدهید
نماز گریه ی مـا با امامت سقاست
بـه روی مأذنه ی کربلا اذان بدهید
برای آنکه بمانم همیشه بر درتان
بـه کلب قافله ی عشق استخوان بدهید
قسم بـه حرمت چشمانتان اگر مُردیم
بـه روی سنگ حسینیه غسلمان بدهید
**********
**********
هر جا کـه میروم ز غمت دیده پر نم اسـت
هرماه مـن ز داغ تـو ماه محرم اسـت
یک لحظه بی محبت تـو کی کشم نفس
دنیای بی حسین، برایم جهنم اسـت
عمری گریستم، کـه موظف، بـه گریه ام
گر، نه فلک، بـه گریه شود، بازهم کم اسـت
در مکتب تـو، بحث سفید و سیاه نیست
نام تـو افتخار خداوند عالم اسـت
شرح غلام ترک تـو، متن کتابهاست
یک موی او بـه قیمت صد جام و صد جم اسـت
مریم کـه در کتاب خدا ذکر نام اوست
یک زینب تـو اسوه و استاد مریم اسـت
انگشتری کـه هست در انگشت مصطفی
بی شبهه نام نامی تـو نقش خاتم اسـت
یک کشتی نجات بـه امت دهد نجات
فرمایش نبی اسـت حدیث مسلّم اسـت
نی هم، اعتراف نموده بـه آن حدیث
حکم تـو یا حسین ز هر حکم محکم اسـت
در یوم حشر عفو تـو، عفو عمومی اسـت
از یک کنار حکم نمایی کـه در هم اسـت
گفتم بـه دل، کـه این همه دلواپسی چرا؟
عشق حسین، برای شفاعت فراهم اسـت
اوضاع روزگار اگر نامنظم اسـت
ای ناظم الامور تـو کارت منظم اسـت
اشکی کـه در عزای تـو جاری شود ز چشم
قسم میخورم کـه ز مجرای زمزم اسـت
یک یا حسین گفتن مـن رمز آبروست
نام حسین ترجمه اسم اعظم اسـت
مجروح اسـت زخم عشق کـه گویند بی دواست
اما نگاه مرحمت دوست مرهم اسـت
خوش زاد ریزه خوار حسین باش و اهل بیت
تحت عنایت اسـت گدایی کـه محرم اسـت
**********
**********
شدم پیر غمت مولای عطشان
چـه کردی با دلم ای جان جانان
بمیرم مـن نباشم ای حبیبم
اگر روزی نگویم یا حسین جان
دلم عمریه پا بست حسینه
وجود مـن کـه از هست حسینه
هر انچه دین و دنیا داده دستم
خدا داند کـه از دست حسینه